28 October 2007

معرفی

سلام
جدیدا خاطراتم اذیتم می کنند و به طرز فجیعی دلم می خواهد که آنها را بنویسم.همه شان را.دلم می خواهد که از شر انرژی منفی آنها راحت شوم.کاش به همین راحتی باشد.واقعا دلم می خواهد که قضاوت بدی در مورد من نداشته باشید.گرچه خودم از قبل می دانم که چه به من خواهید گفت.
این خاطرات در مورد شخصی است که بسیار دوستش داشتم و دارم.امیدوارم که خودش اینها را نخواند.ای کاش که نخواند.هر چند که سالها از این ماجرا ها می گذرد.
همین الان که فقط چند سطر نوشتم دوباره حسهای منفی در من زنده شد.به قول معروف دستم به کیبورد نمی رود.
راستش من زیاد در بند نوشتن جملات و متون عاشقانه نیستم و همیشه به سختی می توانم احساساتم را بیان کنم و بیشتر اهل نوشتن طنز و متون فنی هستم.هر چند که از دختران بیشتر انتظار می رود که لطیف باشند و لطیف بنویسند.حال در این بلاگ لطیف بنویسم یا غیر لطیف سعیم را خواهم کرد که ماجرا ها را با ترتیب زمانی و کامل بنویسم و از قضاوت یک طرفه دوری کنم.تا نظر شما که خواننده هستید چه باشد.
در این وبلاگ خودم را نسیم معرفی می کنم و او را کامران یا کامی.

No comments: